پنج نگرش برای اداره کارآفرینی: چیزی که اینجا میخوایم در موردش حرف بزنیم «چطور» بودنه؟ ما دقیقاً چطور یک نوآوری مؤثر و جهانی رو ایجاد میکنیم دو درصد از افراد در مرحلهی یک قرار دارن (زندگی مزخرف است) حدود 25 درصد در مرحلهی دو قرار دارن (مرحلهی دو: «زندگی من» مزخرف است) حدود 48 درصد از جماعتهای مشغول به کار میگن:«من خوبم و تو نیستی» در نتیجه هر روز به نزاع و چشم و همچشمی میگذره و اینطوری به سیاستبازی متوسل میشیم 22 درصد از جماعتها مربوط به مرحلهی چهاره تنها 2 درصد از جماعتها به نگرش مرحلهی پنج میرسن(دنیا خوبه)
جماعتهای متعلق به مرحلهی 4 میتونن دست به کارهای قابلتوجهی بزنن
.ولی دقت کنید که هنوز به نوک قله نرسیدیم
.در واقع یه مرحله و طبقهی دیگه هم وجود داره
خب شاید بعضی از شما اینجا رو نشناسید؟
،«اگه به تیتر مرحلهی پنج نگاه بندازید؛ یعنی «زندگی عالیه
این صحنه و بریدهای از پروسهی «حقیقت و آشتی» در آفریقای جنوبیه
.که «دزموند توتو» به خاطرش جایزهی نوبل رو گرفت
.حالا بهش فکر کنید؛ آفریقای جنوبی
.قساوتهای وحشتناکی در جامعهشون اتفاق افتاده
با این حال مردم دور هم جمع شدن و فقط روی این دو ارزش تمرکز کردن؛
.«یعنی «آشتی» و «حقیقت برای این کار هیچ نقشهی راهی وجود نداشته
.هیچ کس پیش از این دست به چنین کاری نزده بوده
،در این اتمسفر تنها رهنمود، ارزشهای انسانی و آرمانهای والاست
.چنین دستاوردی تاریخی و مهمه در اون مقطع، ترس این وجود داشت که آفریقای جنوبی به عاقبت روآندا گرفتار بشه
.اینکه مدام درگیری و نزاع رخ بده و منتج به یه جنگ داخلی بدون پایان بشه
.در واقع، آفریقای جنوبی به این عاقبت نرسید
اون هم غالباً به این دلیل که افرادی چون دزموند توتو پروسهای رو مبتنی بر
.مرحلهی پنج به راه انداختن تا هزاران و شاید میلیونها جماعت رو درگیر کنه تا همه رو کنار هم جمع کنه…
پنج نگرش برای اداره کارآفرینی